عدالت کجاست



 


به نام خداوندي که دانا و بينا و شنواست


 


فکر ميکنيد اگر يک مقام يا فاميل ها يا وابستگانش يا دوستانش در ايران به حقوق يک فرد عادي يا حتي حقوق افرادي عادي کنند و به اصطلاح ستم و ظلم آن مقام و همانها شامل حال آن افراد شود چه بر سر آن افراد عادي خواهد آمد و چه اتفاقاتي براي آن افراد خواهد افتاد؟! پاسخ من بعد از تجربه هاي بسيار خودم اين است؛ همه کار با آن فرد عادي يا آن افراد عادي خواهد شد هر کاري که فکرش را بتوانيد بکنيد يا نکنيد!!!! سرنوشت آن فرد يا افراد عادي مي افتد به دست آن مقام و هر چه بخواهد و اراده کند براي آنها تصميم مي گيرد و انجام ميدهد!!!! يعني خود آن فرد يا افراد حق تعيين سرنوشت و قدرت انتخاب و تصميم گيري خود را از دست مي دهند و تبديل به بازيچه اي در دستان آن مقام مي شوند طوري که هر بلايي خواست و اراده کرد سر آنها بياورد هر کاري خواست با آنها بکند و به قول معروف مشيت الهي جاي خود را به منافع و مصالح و سليقه و خواست و اراده آن مقام بدهد و آن مقام خود را در حد خدايي براي تعيين سرنوشت آن فرد يا افراد ببيند البته اين موضوع درجاتي و سطوحي دارد و گاهي فقط شايد در حد ضرر مالي اندک به آن فرد يا افراد باشد که مثال آن را زياد ديده ايم گاهي ضررهاي مالي در حد بسيار بالا هستند گاهي فرد علاوه بر ضرر و تهديد مالي با ضرر و تهديد جاني و سلامت روبرو مي شود و گاهي حتي علاوه بر آنها تهديد آبرويي و حيثيتي و ناموسي و انواع تهمت ها و افتراها و برچسب زدن ها پيش مي آيد که اگر هر سه اينها در حد نهايت فرضا با هم باشد و فرد و يا افراد عادي آن ماجرا جان سالم به در برده باشند. بايد آن را يک اتفاق بسيار نادر تلقي کرد البته اين عکس ها بيانگر شروع همان اتفاق نادر است.


 








 


 


اين عکس ها تخريب ديوار و به زمين حياط زيبايي را در آستارا نشان مي دهد مه داري درختان قديمي و بسيار سرسبز و زيبا بود که توسط فاميل نماينده مجلس آستارا يعني داوود انجمني ويرموني که يک بساز و بفروش و معمار در آستارا بوده و فاميل نماينده مجلس آستارا يعني ولي داداشي است و پسرش خواهر نماينده مجلس آستارا را به عقد خود در آورده (رابطه سببي) اين تخريب و انجام شده است و شکايت به دادسرا و حکايت آن به هر کجايي که دستمان رسيد نتيجه اي نداشت جز دشمني کامل آن مقام و هم دستانش با ما اين داوود انجمني ويرموني در هنگاميکه قصد تخريب ديوار را داشت با فريب کاري که من بعد از فوندانسيون ديوار قديمي که شايد بر سر کارگرانم بريزد را درست مي کنم و مي سازم ديوار را تخريب و بعدش هم کرد و از چند سال پيش تا کنون شکايت از وي نتيجه اي نداشته فقط حقايق تلخ تري را بر ما روشن کرد که به دنبالش تهديد جان و سلامت و تهديد آبرويي و حيثيتي و برچسب زدن و تهمت ها را به دنبال داشت که تا کنون هم ادامه دارد. حال با توجه به اينکه بعضي از مردم قسمتهايي از اين داستان زندگي را مي دانند و بعضي هم نمي دانند(کاري به اينکه چگونه و از کجا اطلاعات درز کرده هم نداريم) بهتر است کل قضايا را کل مردم بدانند تا قضاوت افکار عمومي و برداشت آنها در کل صحيح باشد و بر مبناي کل اطلاعات و اتفاقات و حقايقي باشد که قابل بيان است!! چون اين قدر اين مشکلات اساسي و رسواکننده و افتضاح است که هر انساني که خوب را از بد تشخيص مي دهد مي فهمد با بدترين ها مواجه شده است. ادامه و بقيه قسمتهاي اين داستان زندگي تلخ و فاجعه بار و جذاب و تراژديک را در پست هاي بعدي توسط نوشته هاي من کورش نعمت الهي را دنبال بفرماييد و عکسها و مدارک را هم ببينيد.


 


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

فایل پاورپوینت اخبار تعطیلی مرکز آموزش موسیقی و آواز Dr.javanroodi case report آراس44 Eng-lan Lover شركت باني پاك آفتاب كتابخانه عمومي شهيد قدوسي شلمزار دستگاه رادیوگرافی